ـ دعا،
مكالمه ی با خدا
بحث
درباره ی دعا و راز و نياز با خدا ميباشد. دعا و راز و نياز با خدا يك حالت است
قبل از آنكه يك گفتن باشد؛ و چون از عمق جان انسان سرچشمه ميگيرد. لذا يكي از
فضائل به حساب ميآيد. چنانچه توبه هم يك فضيلت است قبل از آنكه يك گفتن باشد.
بحث
امروز ما اين است كه دعا فوائد بزرگي دارد كه استجابت دعا پيش اهل دل در مقابل آن
هيچ است. از جمله ی آنها مكالمه با خدا است. انسان همين قدر كه علاقهاي به خدا
داشته باشد ـ لازم نيست عاشق خدا باشد ـ بالاترين لذّت براي او بايد دعا باشد. از
اين جهت اگر كسي از قرآن، از دعا، از نماز، لذّت نبرد، بايد بداند مصيبت بزرگي
دارد.
در
روايات ميخوانيم حضرت موسي (ع) به مناجات ميرفت. كسي به ايشان گفت: به خدايت بگو
من معصيبت زيادي ميكنم، اما چرا مرا عذاب نميكني؟ حضرت به مناجات رفت موقع
برگشتن خطاب شد: موسي! به بندهام بگو كه بالاترين بلاها را به تو دادم اما توجّه
نداري. به او بگو لذّت و شيريني مناجات و دعاي با خودم را از تو گرفتهام.
انصافاً
اين روايت نزد علماي اخلاق و عرفان و اهل دل، روايت ريشهداري است. انسان اگر با
خدا مناجات نكند هيچ ندارد. انسان اگر از نماز لذّت نبرد، از خواندن قرآن لذّت
نبرد، معلوم است كه مريض است. معلوم ميشود دلش سياه است و قرآن ميفرمايد:
(فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ
قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللهِ)[1]
واي به
آن دلي كه در اثر گناه، در اثر اشتغال به اين دنيا، سياه شده باشد.
دل سياه
علامت دارد. يك علامتش اين است كه از نماز و قرآن لذّت نميبرد.
از
اينرو فايده ی اوّل دعا، مكالمه ی با خداست؛ حرف زدن با خدا است.
مثالي
بزنم: اگر در زمان حيات حضرت امام(قدّه) ده دقيقه به شما ملاقات خصوصي ميدادند تا
با ايشان صحبت كنيد، درد دل كنيد، آن شب خوابت نميبرد. چقدر آن چند دقيقه برايت
ارزش داشت؟ هر كجا مينشستي، آن را بازگو ميكردي. با اينكه حضرت امام، بندهاي از
بندگان خدا بود.
پي نوشت ها:
[1]. سوره ی زمر، آيه ی 23.